به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از الجزیره، انس الشریف خبرنگار این شبکه که شب گذشته به دست رژیم صهیونیستی به شهادت رسید در وصیت نامه خود نوشته است: با درد زندگی کردم و رنج را چشیدم اما حتی یک روز دست از انعکاس واقعیت برنداشتم. خداوند میداند که تمام تلاش و قدرت خود را برای انتقال صدای مردمم به کار گرفتم.
در ادامه این وصیت نامه آمده است: امیدوارم که خداوند شاهد آن باشد چه کسانی سکوت کردند و به کشتار ما راضی شدند. اگر بمیرم بر اصول ثابت خود جان دادهام و به قضای الهی راضی هستم.
شب گذشته «محمد قریقع» و «أنس الشریف» دو خبرنگار شبکه خبری الجزیره در حمله رژیم صهیونیستی به چادر خبرنگاران در بیمارستان «الشفاء» در غزه به شهادت رسیدند.
در پی این حمله همچنین دو عکاس خبری به اسامی «إبراهیم ظاهر» و «محمد نوفل» و یک نفر دیگر به شهادت رسیدند.
متن کامل وصیت نامه این شهید را در ادامه میخوانید:
«این وصیت من و آخرین پیام من است، اگر این کلمات به دست شما رسید بدانید که دشمن صهیونیستی مرا به قتل رسانده و صدایم را خاموش کرده است.
ابتدا سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما باد.
خدا میداند از وقتی که چشم بر جهان گشودم، در کوچهها و محلههای اردوگاه آوارگان جبالیا همه قدرت خودم را به کار گرفتم تا حامی و صدای فرزندان ملتم باشم و امید داشتم خداوند عمر من را طولانی کند تا به همراه خانواده و عزیزانم به شهر اصلی خودمان یعنی عسقلان اشغالی برگردیم، اما اراده خدا زودتر و حکم او نافذ بود.
من درد را با همه وجود و جزئیات آن تجربه کردم، بارها طعم غم و فقدان را چشیدم، اما هرگز از انتقال صدای حقیقت به همان شکلی که هست کوتاهی نکردم و صدای حق را بدون هیچ تحریف یا جعلی رساندم. خداوند گواه است بر همه کسانی که ساکت ماندند و قتل ما را پذیرفتند؛ کسانی که نفسهای ما را محاصره کردند و قلبشان در برابر تکههای بدن کودکان و زنان ما بی حرکت ماند و قتل عامی که از بیش از یک سال و نیم گذشته بر ملت ما تحمیل شده را متوقف نکردند.
من شما را سفارش میکنم درباره فلسطین که مروارید تاج مسلمانان و نبض قلب هر آزادهای در جهان است. شما را سفارش میکنم به مردم فلسطین و کودکان مظلوم و کوچک آنکه فرصت نداشتند خواب ببینند و در امنیت و آرامش زندگی کنند و بدنهای پاکشان زیر هزاران تن بمب و موشک دشمن صهیونیستی له و تکه تکه و پراکنده شد.
شما را سفارش میکنم که اجازه ندهید زنجیرها شما را ساکت کنند و مرزها شما را زمین گیر کنند؛ بلکه پلهایی باشید برای آزادسازی کشورها و مردمان تا خورشید عزت و آزادی بر اراضی اشغال شده ما طلوع کند.
شما را سفارش میکنم در مورد خانوادهام به نیکی و خوبی، به نور چشمم، دختر عزیزم شام که روزگار فرصت نداد بزرگ شدن او را ببینم؛ همانطور که همیشه آرزو داشتم. شما را سفارش میکنم به پسر عزیزم صلاح که آرزو داشتم یار و همراهش باشم تا قدرتمند شود و بار غم را از دوشم بردارد و رسالتم را ادامه دهد.
شما را سفارش میکنم به مادر عزیزم که به برکت دعای او به این جایگاه رسیدم، دعایش پناهگاهم بود و نور راهم. از خداوند میخواهم قلب مادرم را آرام کند و به نیابت از من بهترین پاداش را به او بدهد.
و شما را سفارش میکنم به همراه و همسفر زندگیم همسر عزیزم ام صلاح بیان که جنگ ما را برای روزها و ماهها از هم جدا کرد، اما او به عهدش وفادار بود و محکم و استوار مانند تنه درخت زیتونی که خم نمیشود، صبور و سپاسگزار ماند و امانت من را در نبودم با قدرت و ایمان حفظ کرد. به شما سفارش میکنم که دور آنها جمع شوید و بعد از خداوند پشتیبانشان باشید.
اگر بمیرم، ثابت قدم بر اصولم خواهم مرد و به خداوند شهادت میدهم که به سرنوشتی که تعیین کرده راضیم، به دیدار او ایمان دارم و مطمئنم آنچه نزد خداست بهتر و پایدارتر است.
خداوندا مرا در جمع شهدا بپذیر و گناهان گذشته و آیندهام را ببخش و خونم را همچون نوری قرار بده که راه آزادی مردم و خانوادهام را روشن کند.
اگر کوتاهی کردم مرا ببخشید و برایم طلب رحمت کنید؛ زیرا من به عهدم وفا کردم و تغییر نکردم. غزه را فراموش نکنید.»
نظر شما