اسرائیل نگران است که ریشه دواندن اسلام گرایان در حکومت سوریه، در درازمدت خطری برای امنیت اسرائیل باشد / اسرائیل همان قدر که نمی‌خواهد ایران در معادلات سوریه دست برتر داشته باشد نسبت به افزایش نقش آفرینی ترکیه در سوریه نیز نگران است / برخی از نهاد‌ها معتقدند که نفع ایران در این است که دولت جدید در سوریه دولتی ضعیف باشد تا تبدیل به عامل تهدید نشود | سایت انتخاب
کد خبر: ۸۷۶۲۷۸
تاریخ انتشار: ۲۷ : ۱۷ - ۳۰ تير ۱۴۰۴
محمد خواجویی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفت و گو با «انتخاب»:

اسرائیل نگران است که ریشه دواندن اسلام گرایان در حکومت سوریه، در درازمدت خطری برای امنیت اسرائیل باشد / اسرائیل همان قدر که نمی‌خواهد ایران در معادلات سوریه دست برتر داشته باشد نسبت به افزایش نقش آفرینی ترکیه در سوریه نیز نگران است / برخی از نهاد‌ها معتقدند که نفع ایران در این است که دولت جدید در سوریه دولتی ضعیف باشد تا تبدیل به عامل تهدید نشود

محمد خواجویی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه می گوید: واقعیت این است که سیاست ایران در قبال سوریه بعد از سقوط بشار اسد، مبهم و نامشخص بوده است. به نظر می‌رسد برخی از نهاد‌ها معتقدند که نفع ایران در این است که دولت جدید در سوریه دولت ضعیف باشد تا تبدیل به عامل تهدید علیه ایران نشود و ضعف دولت مرکزی فرصتی برای پشتیبانی از گروه‌های مقاومت در منطقه باشد.  اما در مقابل برخی از نهاد‌ها از جمله وزارت خارجه معتقد است که نفع ایران در ثبات سوریه است و ایران باید به سمت احیای روابط خود با سوریه جدید ولو به صورت گام به گام برود. 
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

 		 			اسرائیل نگران است که ریشه دواندن اسلام گرایان در حکومت سوریه، در درازمدت خطری برای امنیت اسرائیل باشد / اسرائیل همان قدر که نمی‌خواهد ایران در معادلات سوریه دست برتر داشته باشد نسبت به افزایش نقش آفرینی ترکیه در سوریه نیز نگران است / برخی از نهاد‌ها معتقدند که نفع ایران در این است که دولت جدید در سوریه دولتی ضعیف باشد تا تبدیل به عامل تهدید نشود 		 	 			اسرائیل نگران است که ریشه دواندن اسلام گرایان در حکومت سوریه، در درازمدت خطری برای امنیت اسرائیل باشد / اسرائیل همان قدر که نمی‌خواهد ایران در معادلات سوریه دست برتر داشته باشد نسبت به افزایش نقش آفرینی ترکیه در سوریه نیز نگران است / برخی از نهاد‌ها معتقدند که نفع ایران در این است که دولت جدید در سوریه دولتی ضعیف باشد تا تبدیل به عامل تهدید نشود

سوریه در نیم قرن اخیر با زور خانواده اسد نگه داشته شده بود. حالا با عدم تسلط خاندان اسد بر سوریه، این کشور به دست کسانی اداره می شود که ابهامات بسیاری در رابطه با آن ها وجود دارد. مشخص نیست سوریه چه ساختاری دارد، کدام کشورها شریک او هستند و در برابر خطرات پیش رو چه برنامه‌ای دارد. در این میان اسراییل هم به این ماجرا اضافه شده و با حمله سوریه، در حال امتیازگیری هاییست که سال ها منتظر آن مانده بود.
 
به جهت بررسی موضوع فوق،  «انتخاب»گفتگو کرده با محمد خواجویی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم: 
 
سوریه دقیقاً درگیر چه تحولی شد؟ جولانی چرا به یکباره تا این حد عقب ایستاد؟ 
 
آنچه در سوریه در روز‌های اخیر رخ داده،  نشانه‌ای دیگر از فرایند ناقص دولت-ملت‌سازی در خاورمیانه و غلبه هویت طایفه‌ای بر هویت ملی است.  از نظر تاریخی،  این درگیری‌ها نتیجه تعیین مرز‌ها و کشور‌ها به صورت مصنوعی بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی در چارچوب موافقت نامهاستعماری میان فرانسه و بریتانیا موسوم به "سایس-پیکو" در سال 1916است. 
 
درگیری میان دروزی‌ها و قبایل بادیه نشین سنی مذهب در جنوب سوریه یکی از هزاران درگیری طایفه‌ای در یک قرن اخیر در خاورمیانه بوده است و به نوعی پدیده‌ای جدید نیست.  آنچه ابعاد درگیری‌های طایفه‌ای در خاورمیانه را پیچیده‌تر کرده، ورود بازیگران خارجی است که در نمونه اخیر اسرائیل است که به بهانه دفاع از دروزی‌های سوریه اقدام به تجاوز نظامی به این کشور کرده است.  
 
دروزی‌ها انشعابی از فرقه اسماعیلیه و دارای عقاید باطنی هستند وجمعیتی بالغ بر 4 میلیون نفر دارند که بیشتر آن‌ها در سوریه و لبنان و اردن واسرائیل ساکن هستند.  دروزی‌های ساکن سوریه حدود 700 هزار نفر هستند که بیشتر آن‌ها در مناطق جنوبی سوریه از جمله استان سوئداء و مناطقی در اطراف دمشق زندگی می‌کنند و با دروزی‌های ساکن اسرائیل که در منطقه "جولان" اشغالی زندگی می‌کنند در یک امتداد و پیوستگی جغرافیایی قرار دارند.  دروزی‌های ساکن سوریه همواره با قبایل بدوی سنی مذهب جنوب این کشور در حال نزاع بوده اند و حتی در دوره جنگ داخلی در سوریه نیز بار‌ها بین آن‌ها درگیری رخ داد. 
 
پس از سقوط بشار اسد در دسامبر سال گذشته، چندین بار مناطق جنوب سوریه شاهد نزاع بین دروزی‌ها و قبایل بدوی سنی مذهب بود که تازه‌ترین مورد آن حدود 10 روز پیش به وقوع پیوست که تاکنون حدود 1000 کشته داشته است. 
 
به طور کلی دروزی‌ها به دلیل اینکه در اقلیت هستند، همیشه نگران بلعیده شدن از سمت طوایف دیگر هستند. این نگرانی در سوریه که اکثریت جمعیت سنی مذهب هستند بیشتر است.  در این میان بعد از اینکه قدرت در دست افراد و جریان‌هایی که سابقه عضویت در گروه‌های رادیکال و تمامیت خواهی چون القاعده افتاده است، طوایف در اقلیت مثل دروزی‌ها و علوی‌ها و کرد‌ها حساسیت بیشتری نسبت به "بقای" خود پیدا کرده‌اند.  
 
حاکمان کنونی در سوریه از جمله "احمد الشرع" گرچه شعار "سوریه یکپارچه" را می‌دهند اما در عمل ما شاهد سرکوب اقلیت‌ها بویژه دروزی‌ها و علوی‌ها در ماه‌های اخیر هستیم.  دولت الشرع نسبت به مهار قبایل و گروه‌های شبه نظامی که به ظاهر روابط نزدیکی با حکومت کنونی دارند، ندارد و عملاً ما شاهد نوعی وضعیت هرج و مرج گونه هستیم. 
 
در چنین وضعیتی و با توجه به ضعف هویت ملی، اتکای دروزی‌ها به حمایت یک بازیگر خارجی که در مورد آن‌ها اسرائیل است، شرایط را پیچیده می‌کند. البته در میان دروزی‌ها نگاه یکسانی درباره مواجهه با شرایط کنونی وجود ندارد. برخی موافق اتکا به اسرائیل و برخی مخالف آن هستند. برخی از ضرورت مصالحه با دولت مرکزی صحبت می‌کنند و برخی نیز مخالف آن هستند. البته همه آن‌ها نسبت به "بقا" حساسیت ویژه‌ای دارند. 
 
2-هدف اصلی اسراییل از این تعرض چه بود؟ 
 
اسرائیل چند هدف را در سوریه دنبال می‌کند. به طور کلی اسرائیل، نسبت به قدرت گرفتن شخصیت‌هایی که سابقه عضویت در گروه‌های جهادی و رادیکال دارند، بسیار بدبین است. گرچه حاکمان کنونی تلاش می‌کنند تصویر سازش‌گرایانه‌ای از خود نشان دهند اما اسرائیل نگران است ریشه دواندن اسلام گرایان در حکومت سوریه، در درازمدت خطری برای امنیت اسرائیل باشد.  
 
بنابراین، یکی از اهداف اصلی اسرائیل این است که سوریه که در همسایگی اسرائیل است، کشوری ضعیف باشد. لازمه این ضعف، درگیر بودن این کشور به درگیری‌های داخلی و طایفه‌ای ونداشتن قدرت نظامی قابل توجه است. این سیاست همیشگی اسرائیل است که به دنبال از هم گسیختن کشور‌های بزرگ در منطقه است؛ چه این وضعیت در قالب تجزیه کامل این کشور‌ها باشد یا ضعف دولت مرکزی و تشکیل کانتون‌ها ومناطق خودمختار محلی.
 
فردای روزی که بشار اسد سقوط کرد اسرائیل در حملات هوایی مکرر و گسترده خود، بیشتر زیرساخت‌های ارتش سوریه را منهدم کرد. پیداست که هدف اسرائیل این بود که حکومت بعدی در سوریه، فاقد عناصر تهدیدزا و موازنه بخش در مقابل اسرائیل باشد.  افزون بر آن اسرائیل علاوه بر مناطقی از بلندی‌های جولان که از دهه‌ها قبل در اشغال خود داشت، مناطق جدیدی را پس از سقوط بشار اسد به تصرف خود در آورد. 
 
در این میان حضور بخشی از دروزی‌ها در اسرائیل این بهانه را به اسرائیل داده که خود را به عنوان حافظ منافع و امنیت آن‌ها نشان دهد و همین مسأله زمینه‌ای برای تحرکات جدید اسرائیل در سوریه شده است که مهمترین آن حمله به وزارت دفاع سوریه در دمشق بود.  
 
در همین حال اسرائیل همان قدر که نمی‌خواهد ایران در معادلات سوریه دست برتر داشته باشد نسبت به افزایش نقش آفرینی ترکیه در سوریه نیز نگران است و به دنبال تعدیل نقش ترکیه است. 
 
بنابراین هدف کوتاه مدت اسرائیل، ایجاد یک منطقه حائل در مرز خود با سوریه و توسعه طلبی و هدف درازمدت آن نیز تضعیف حکومت مرکزی سوریه و تثبیت یک معادله جدید امنیتی یعنی دست برتر داشتن و آزادی عمل اسرائیل برای هرگونه اقدام امنیتی و نظامی در این کشور است. 
 
3-آیا اسراییل بازهم به تعرض خود ادامه می‌ دهد؟ 
 
بله بی تردید. اسرائیل این اقدامات را در یک فرایند تدریجی تعریف کرده است. بنابراین احتمال توقف موقت این تجاوزات وجود دارد اما وقتی صحبت از معادله جدید امنیتی می‌کنیم معنای آن این است که اسرائیل در هر زمان که تشخیص بدهد بنابر مصالح و ملاحظات خود دست به اقدام خواهد زد. رفتار اسرائیل در قبال لبنان بعد از توافق آتش بس یک نمونه دیگری است که نشان می‌دهد که برای اسرائیل توقف همیشگی جنگ معنا ندارد. او خود را در یک نبرد بی پایان با دشمنانش می‌داند. بویژه اگر عامل بازدارنده‌ای برای این گونه اقداماتش وجود نداشته باشد. 
 
4-ایران چه موضعی خواهد داشت و ایا با این تعرض،  ایران‌هم‌تحت تأثیر قرار گرفت؟ 
 
واقعیت این است که سیاست ایران در قبال سوریه بعد از سقوط بشار اسد، مبهم و نامشخص بوده است. به نظر می‌رسد برخی از نهاد‌ها معتقدند که نفع ایران در این است که دولت جدید در سوریه دولت ضعیف باشد تا تبدیل به عامل تهدید علیه ایران نشود و ضعف دولت مرکزی فرصتی برای پشتیبانی از گروه‌های مقاومت در منطقه باشد.  اما در مقابل برخی از نهاد‌ها از جمله وزارت خارجه معتقد است که نفع ایران در ثبات سوریه است و ایران باید به سمت احیای روابط خود با سوریه جدید ولو به صورت گام به گام برود. 
 
در مورد تحولات اخیر،  به رغم شکاف‌های بزرگی که بین ایران و حاکمان کنونی سوریه وجود دارد، اما موضع رسمی ایران، محکومیت تجاوز به حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه از سوی اسرائیل بود که موضعی قابل فهم است؛ به این دلیل که اقدامات اخیر اسرائیل در سوریه در چارچوب پروژه کلان تغییر نظم امنیتی منطقه خاورمیانه است که بعد از عملیات هفتم اکتبر 2023، اسرائیل به سمت آن حرکت کرده است و تقابل با ایران هسته مرکزی این پروژه است. 
 
بنابراین از نظر راهبردی، معنای بمباران دمشق با بمباران تهران و بیروت و غزه وصنعا یکی است و آن تغییر نظم خاورمیانه است. اسرائیل برهه کنونی را بهترین فرصت برای اولاً تسویه حساب با محور مقاومت می‌داند که سال‌ها به دور اسرائیل حلقه آتش درست کرده بود و ثانیاً برای تغییر نظم در خاورمیانه و تثبیت اسرائیل به عنوان موجودیت بلامنازع می‌داند. 
 
 
5-آیا امکان شورش و جدایی طلبی در مناطق نزدیک ب ترکیه و کردنشین وجود دارد؟ 
 
همانطور که در ابتدا گفتم، کشور‌هایی چون سوریه از بحران دولت ملت‌سازی ناقص رنج می‌برند. هویت طایفه‌ای بر هویت ملی در این کشور ارجح است. این روز‌ها تصاویری منتشر شد که برخی از دروزی‌ها در یک دست پرچم طایفه خود را در دست داشتند و در دست دیگر پرچم اسرائیل. این خود گویای عمیق بودن بحران ضعف هویت ملی است. 
 
واقعیت این است که حاکمیت نیم قرنی حزب بعث در سوریه باعث تقویت رویکرد‌های ملی‌گرایانه نشد و همچنان علایق مذهبی و قومی حرف اول را در معادلات می‌زدند. 
 
درگیری هر اقلیتی از جمله دروزی‌ها با حکومت مرکزی یا قبایل و گروه‌های متعلق به اکثریت مذهبی در سوریه، باعث حساسیت اقلیت‌های دیگر از جمله علوی‌ها و کرد‌ها می‌شود و آن‌ها را محتاط‌تر و نگران‌تر می‌کند.  
 
اگر حاکمان کنونی در سوریه نتوانند تصویر حکومتی یکپارچه مدافع همه طوایف و دارای رویکرد‌های ملی، عرضه کنند، سوریه به سمت از هم گسیختگی خواهد رفت. 
 
احمد الشرع دارای تباری است که در تناقض با رویکرد‌های ملی‌گرایانه است. دست کم او ثابت کرده نتوانسته گروه‌های شبه نظامی را مهار کند.
نظرات بینندگان