کمینهای مقاومت فلسطین؛ ناکامی راهبردی برای رژیم صهیونیستی در غزه

رسانههای عبریزبان بهتازگی گزارش دادند که ۲ حادثه امنیتی برای نظامیان صهیونیست در شمال نوار غزه روی داده است.
یکی از این رویدادهای امنیتی در بیتحانون روی داد و نظامیان صهیونیست در کمین نیروهای مقاومت گرفتار شدند.
درپی این کمین نیروهای مقاومت، ۵ نظامی صهیونیست به هلاکت رسیده و ۱۴ نظامی دیگر نیز زخمی شدند.
این جدیدترین کمین نیروهای مقاومت علیه نظامیان صهیونیست بهشمار میرود و گردانهای القسام هشدار داد که تا زمان پایان تجاوز رژیم صهیونیستی، این کمینها ادامه دارد و امری عادی خواهد بود.
ابوعبیده، سخنگوی گردانهای القسام، تایید کرد که عملیات پیچیده بیتحانون، ضربه دیگری بود که مبارزان مقاومت به اعتبار ارتش اشغالگر صهیونیست و واحدهای آن وارد کردند، در میدانی که اشغالگران پس از پشت سر گذاشتن همه چیز، فکر میکردند در امان هستند.
ناکامی رژیم صهیونیستی در برابر حماس
رژیم صهیونیستی حدود ۲ سال است که با پیشرفتهترین تجهیزات، با دسترسی به پیشرفتهترین پهپادها، نظارت مبتنی بر هوش مصنوعی، تصاویر ماهوارهای، اطلاعات سایبری و پشتیبانی دادههای بلادرنگ از واشنگتن به جنگ خود در نوار غزه ادامه میدهد.
با این حال، علیرغم این جنگ ۲ ساله، یک تناقض پابرجاست، چرا رژیم صهیونیستی هنوز نتوانسته حماس را شکست دهد؟
این یک سوال اساسی است که اهداف اعلام شده رژیم صهیونیستی را از جنگ زیر سوال میبرد.
جنبش مقاومت اسلامی حماس که بهشدت محاصره شده، از غذا، آب، برق و سوخت محروم شده و فرماندهان نظامی آن از طرف رژیم صهیونیستی ترور شدهاند، به فعالیت و مبارزه خود ادامه میدهد.
حماس هنوز مذاکره میکند، در منطقهای که تحت نظارت هوایی کامل و قرنطینه فناوری است، هنوز به اهداف نظامی حمله میکند، این استقامت نهتنها انتظارهای نظامی، بلکه قوانین جنگ مدرن را نیز به چالش میکشد.
احتمال نگرانکنندهتر برای رژیم صهیونیستی میتواند این باشد که حماس هرگز بهطور کامل حذف نشده و در عوض خود را وفق داده، تکامل یافته و از برتری نظامی متعارف رژیم صهیونیستی پیشی گرفته است.
حماس اکنون بیشتر شبیه یک نیروی مقاومت غیرمتمرکز عمل میکند؛ حتی گیجکنندهتر برای طراحان جنگ رژیم صهیونیستی، نحوه ادامه تأمین سلاح و مهمات از طرف حماس است.
برای رژیم صهیونیستی و بنیامین نتانیاهو جنگ مداوم، وحدت سیاسی داخلی را در مواجهه با شکافهای عمیق داخلی تضمین میکند؛ کابینه ائتلافی نتانیاهو تحت فشار داخلی، از جنگ بهعنوان سپری برای منحرف کردن اتهامهای فساد مالی، رکود اقتصادی و اعتراضهای فزاینده ضدجنگ در تلآویو و قدس اشغالی استفاده میکند.
شکست راهبردی رژیم صهیونیستی
از اواسط دهه ۱۹۶۰ رژیم صهیونیستی از دولتهای متوالی در آمریکا حمایت نظامی و دیپلماتیک قابلتوجهی دریافت کرده است، اما هرگز از حمایت بیقید و شرطی که در سالهای سال گذشته داشته است، برخوردار نبوده است.
اگرچه ممکن است کابینه رژیم صهیونیستی بیش از حد مطمئن باشد که به اهداف خود دست خواهد یافت، اما موقعیت فعلی آن بهطور متناقضی نشاندهنده یک شکست استراتژیک است.
واقعیت این است که پس از نزدیک به ۸ دهه موجودیت، رژیم صهیونیستی نتوانسته است در نظر مردم منطقه مشروعیت و برای خود امنیت پایدار ایجاد کند؛ تجدید حیات فعلی آن هیچ یک از این موارد را تضمین نخواهد کرد و این امر به این دلیل است که سیاستهای خارجی، داخلی و نظامی آن مبتنی بر منطق شهرکسازی-استعماری است که آنها را در درازمدت غیرقابل دفاع میکند.
از طرف دیگر، جامعه رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی، روانی و جانی بهای سنگینی برای این جنگ میپردازد؛ پس از حدود ۲ سال نبرد و بمبارانهای بیشمار و همچنین اقدامهای غیرانسانی ارتش، این رژیم نتوانسته حماس را از بین ببرد.
هرگونه تلاشی برای درک مسیر فعلی رژیم صهیونیستی ناگزیر به این درک منجر میشود که این رژیم در هرجومرج فرو میرود؛ تعمیق اختلافهای داخلی، چندپارگی در میان نخبگان سیاسی، اختلافهای اجتماعی و تنشها در درون ارتش، همگی تصویری از یک رژیم در آشفتگی را ترسیم میکنند.
انتهای پیام/