بانک مرکزی به تنهایی نمی‌تواند تورم را کنترل کند

در ادبیات اقتصادی، بانک مرکــزی قطعاً به‌عنوان ضابط یا مجری اصلی سیاســت‌های ضدتورمی دولت‌ها شناخته می‌شود.

در ادبیات اقتصادی، بانک مرکــزی قطعاً به‌عنوان ضابط یا مجری اصلی سیاســت‌های ضدتورمی دولت‌ها شناخته می‌شود. این گزاره کاملاً درست است و من هم بر آن تأکید دارم اما باید یک نکته مهم را هم در کنار آن در نظر گرفت؛ بانک مرکزی هرچند نقش محوری دارد اما همه‌کاره ماجرا نیست. بانک مرکزی نمی‌تواند به‌تنهایی و بدون همکاری سایر نهادهای اقتصادی، بار سنگین کنترل تورم را به دوش بکشد حتی اگر بهترین سیاست‌های پولی را تدوین و اجرا کند، اگر سایر بخش‌ها همراهی نکنند، اثربخشی آن سیاست‌ها به‌شدت کاهش پیدا می‌کند. باید یک اکوسیستم هماهنگ در اقتصاد شکل بگیرد. بانک مرکزی، همراه با بانک‌های تجاری و سایر مؤسسات مالی زیرمجموعه‌اش، باید مجموعه‌ای از اقدامات دقیق، هدفمند و در عین حال منعطف را طراحی و اجرا کند. از تنظیم نرخ بهره گرفته تا کنترل پایه پولی، سیاست‌گذاری در بازار بین‌بانکی و نظارت بر خلق نقدینگی، همه این‌ها ابزارهایی هستند که در اختیار بانک مرکزی قرار دارندشرط موفقیت آن‌ها این است که در هماهنگی کامل با سیاست‌های مالی، تجاری، تولیدی و حتی ارزی کشور باشند.
فرض کنید در یک اقتصاد متعادل با تورم بسیار کم (نزدیک به صفر)، یک تولیدکننده تصمیم بگیرد با هدف افزایش سود یا جبران برخی ریسک‌ها در تأمین مواد اولیه قیمت کالایش را یک درصد افزایش دهد. به‌صورت طبیعی، واکنش بازار به این تصمیم، کاهش فروش این کالا و مراجعه مردم به کالاهای مشابه سایر رقبا یا کالاهای جایگزین خواهد بود. در این شرایط، آن تولیدکننده با کاهش فروش مواجه شده و متضرر خواهد شد. در این حالت، سطح عمومی قیمت‌ها، به دلیل تغییر جهت مدل مصرفی مردم و خرید کالاهای جایگزین، تغییر زیادی نخواهد کرداگر به هر دلیلی مردم نتوانند کالای جایگزین پیدا کنند یا اصلاً رقیبی برای آن کالا وجود نداشته باشد، رشد قیمت آن کالا سبب افزایش شاخص قیمت کالاها و خدمات و در نتیجه افزایش تورم برای مدت کوتاهی می‌شود. در صورتی که قیمت جدید در سطح بالاتر (در این مثال یک درصد بالاتر) تثبیت شود و در ماه‌های آتی رشد قیمت جدیدی رخ ندهد، عملاً پس از مدتی اثر این افزایش قیمت از بین می‌رود و تورم مجدداً به محدوده صفر مربوط می‌شود اما اگر سطح تولید ثابت بماند، شرکت تولیدی در این مثال با افزایش سود مواجه خواهد شد.
مکانیسم‌هایی مثل انتقال تقاضا به کالای شرکت‌های رقیب یا دیگر کالاهای جایگزین، مکانیسم‌های خودکنترلی بازارها هستند که عملاً سبب می‌شوند سبد مصرفی خانواده‌ها با رشد قیمت مواجه نشود و اصطلاحاً اثر رشد قیمت یک کالا بلافاصله در کل اقتصاد جذب شود اما اگر مکانیسم‌های خودکنترلی در اقتصادی وجود نداشته باشند و به‌طور مشخص رقابت در سطح ضعیفی باشد، احتمالاً فروشندگان کالاهای مشابه نیز قیمت‌های خود را کمتر یا بیشتر از یک درصد افزایش خواهند داد و این مسئله به‌صورت دومینووار به کل اقتصاد تسری پیدا خواهد کرد. حال، چنانچه رشد قیمت اولیه شرکت تولیدی در مثال ما بیش از یک درصد باشد یا این چرخه در طول یک سال چند بار تکرار شود ، عملاً تورمی حدود ۸ درصد در نرخ کالاهای این شرکت مشاهده خواهد شد که اگر اثر دومینووار توضیح داده شده در کل اقتصاد رخ دهد، عملاً اقتصاد آن کشور با تورم سالانه ۸ درصد مواجه خواهد شد.

  • علیرضا توکلی کاشی - کارشناس بازار سرمایه

  • شماره ۵۹۳ هفته نامه اطلاعات بورس
کد خبر 526665

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =