NewsletterخبرنامهEventsمناسبت هاپادکست هاویدیوAfricanews
Loader
ما را پیدا کنید
FlipboardInstagramLinkedinTelegram
آگهی

شرایط بغرنج ترنس‌های ایران؛ از «سلاخی» در داخل تا سرخوردگی از مهاجرت به خارج

یکی از افراد تراجنسیتی‌ در پاکستان
یکی از افراد تراجنسیتی‌ در پاکستان Copyright AP Photo
Copyright AP Photo
نگارش از یورونیوز فارسی
تاریخ انتشار
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button

تغییر شرایط تنها راه بقا با هویت واقعی برای ترنس‌های ایرانی است که آغازگر تغییرات بزرگ‌تری است. بسیاری از ترنس‌هایی که توان زندگی در ایران در هویت انتسابی یا تطبیق یافته را ندارند، به امید زندگی بهتر ناچار به مهاجرت می‌شوند.

آگهی

با این حال مهاجرت اجباری برای بسیاری از آن‌ها معنای یک سقوط را دارد.

ایران جزو کشورهای مسلمانی است که ترنس‌ها در آن اجازه تطبیق جنسیت دارند. این تطبیق با گذر از شروط قانونی و پزشکی امکان‌پذیر است. علی‌رغم این آزادی، اما بسیاری از خانواده‌ها و جامعه، حاضر به پذیرش فرد ترنس و بازتایید جنسیتی او نیستند. در بسیاری از مواردی این موضوع آنها را به سمت مهاجرت اجباری سوق می‌دهد.

مهاجرت یا فرار برای زندگی

تنها راه زندگی برای ترنس‌ها در کالبد اصلی‌شان در ایران و داشتن مدارک هویتی، تطبیق یا همان بازتایید جنسیت است. موضوعی که بعد از جراحی برخی را پشیمان می‌کند. آنها ترجیح می‌دادند قبل از جراحی مهاجرت می‌کردند تا مجبور به جراحی نمی‌شدند. آرتا که در سن ۳۰ سالگی جراحی کرده و اکنون در آمریکا زندگی می‌کند، جراحی تطبیق جنسیت را «سلاخی» می‌داند.

او به یورونیوز می‌گوید: «زمان جراحی، برنامه‌ای برای خروج از ایران نداشتم و تنها چاره‌ام، جراحی بود، اما گذشته از هزینه بسیار بالایی که برای جراحی پرداختم، با بدن کنونی‌ام کنار نیامده‌ام.»

او می‌گوید اگر که حکومت ایران هویت اصلی او را بد ون نیاز به جراحی، به رسمیت می‌شناخت او هرگز تن به جراحی نمی‌داد. آرتا با جسم پسرانه متولد شده، اما همواره هویت جنسیتی خود را دختر می‌دانسته است. به همین دلیل او تمایل به پوشیدن لباس‌های زنانه، آرایش و رفتارهایی با ملاطفت و نرمش داشته است، موضوعاتی که از سوی جامعه مردان ایران مردود و غیرقابل پذیرش بود.

هستی از ابتدای گفت‌وگو با بغض صحبت می‌کند. او بیش از ۴۰ سال دارد و سال ۱۳۸۴ از ظاهر پسرانه به هویت دخترانه تطبیق جنسیت داده است. او می‌گوید که از دوران مدرسه تفاوت‌ خود را با بقیه متوجه شده بود. عشق به معلم و تصویرسازی داشتن از یک رابطه عاشقانه با او.

هستی، ساکن یکی از روستاهای کاشان است و خانواده او مخالفت زیادی با بازتایید جنسیت او داشته‌اند و او را طرد کرده‌اند. او می‌گوید که بارها به دلیل هویت خود مورد آزار قرار گرفته و در منطقه خودشان با سیگار سوزانده شده است.

فرد ترنسی که در تمام سال‌های زندگی به دلیل نبود امنیت شخصی، امکان حضور در فضاهای آموزشی و حرفه‌ای را نداشته است، به دلیل مجهز نبودن به مهارت‌های لازم برای زندگی، بعد از پناهندگی نیز در موارد بسیاری به بن‌بست می‌خورد.
ارغوان شمس‌آرا

هستی در شهرهای مختلف ایران زندگی کرده و در نهایت برای رسیدن به زندگی بهتر ایران را ترک کرد. او به صورت قانونی از ایران خارج ‌شد و در ترکیه اعلام پناهندگی کرد. بیش از ۵ سال در صف انتظار ‌ماند تا پرونده درخواست او مورد بررسی قرار بگیرد. این که ترنس بوده، به وضعیت پرونده‌اش کمک کرده و پذیرش درخواست را ساده‌تر کرده است.

هدف نهایی هستی، کانادا بود، کشوری که شنیده بود کوییرها وضعیت مناسبی دارند. تصور او فرش قرمزی بود که قرار بود مقابلش پهن کنند. او اکنون این مهاجرت را بزرگ‌ترین اشتباه و خطای خود می‌داند. خطایی که به گفته خودش به دلیل فرار از مردم انجام داده و حالا یک «پاک‌باخته تمام» شده است.

هستی بیش از یک سال است که وارد کانادا شده و مدتی در سرپناه اسکان موقت ساکن شد. فضایی که عمومی بود و هیچ فردی حریم خصوصی نداشت. شرایطی که برای رسیدن به اندکی آرامش بیشتر باید تحمل می‌کرد. در اقامتگاه‌ها که اتاق‌هایی بزرگ با تعدادی تخت است، افرادی از هر ملیت و خصوصیتی حاضرند. البته حالا وضعیت او اندکی تغییر کرده است، در پناهگاه دیگری است که به قول خودش به زندان می‌ماند. اتاقی کوچک با یک تخت. یکی دیگر زنان ترنس یک‌ سال است در همین خوابگاه‌های عمومی است. وضعیتی که برایش قابل تحمل نیست.

به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید

افراد ترنس از کودکی و نوجوانی به دلیل شرایطی که دارند، امکان ادامه تحصیل موفق را از دست می‌دهند.
ارغوان شمس‌آرا

قدرت سرکوب شده جامعه کوییر

هستی مانند اکثر مهاجران هنوز خود را در جامعه جدید پیدا نکرده، هنوز شغلی ندارد و شبکه ارتباطی خود را شروع نکرده است. البته می‌گوید پیش‌تر هم شغلی نداشته است و ارتباطات گسترده‌ای هم ندارد، البته همه مانند او نیستند و بسیاری در رشته‌های مختلفی فعالیت می‌کنند. 

ارغوان شمس‌آرا، روزنامه‌نگار و از بنیانگذاران سازمان کوییرهای ایرانی سیمرغ، به یورونیوز می‌گوید: «افراد ترنس از کودکی و نوجوانی به دلیل شرایطی که دارند، امکان ادامه تحصیل موفق را از دست می‌دهند. این شکست‌های تحصیلی و اجتماعی مانع از فراگیری بسیاری از مهارت‌های زندگی و فنون مختلف می‌شود. در سوی دیگر، افراد کوییر آسیب‌های روحی، روانی، جسمی و حتی آزارهای جنسی را که از سوی خانواده و جامعه به آنها وارد شده برای سال‌های طولانی با خود همراه دارند و این موضوع موجب می‌شود که حتی در سنین بالاتر نیز نتوانند به دلیل اعتماد به نفس پایین، برای یادگیری بسیاری از مهارت‌ها اقدام کنند.»

در ایران با وجود آن که انجام تطبیق جنسیت به شرط انجام عمل جراحی، قانونی است، اما غیر از مطبوعات آن هم به صورت محدود، رسانه‌ها به این موضوع نمی‌پردازند، در نتیجه بخش عمده جامعه نسبت به نوع رفتار با افراد کوییر ناآگاه است و غیر از آسیب‌های جنسی، این افراد را هدف آزارهای کلامی قرار می‌دهد. تعدادی از این افراد به دلیل تفاوت‌هایی که در مدرسه با دیگر دانش آموزان دارند، مجبور به ترک تحصیل می‌شوند. نمونه آن ماه‌سان است که کلاس پنجم ابتدایی مدرسه را رها کرد. یعنی همان زمانی که به تفاوت‌هایش با دوستانش پی برد و دیگر خود را یک پسر نمی‌دانست.

صدای فرهنگ بلندتر از قانون

فرشته طائی، جامعه‌شناس، در گفت‌وگو با یورونیوز می‌گوید: «طبق قانون افراد ترنس اجازه تطبیق جنسیت دارند، اما آیا تحقیق و بررسی در خصوص میزان رضایت آنها در این تغییر وجود دارد؟ آنها تحت جراحی تطبیق جنسیت قرار می‌گیرند، چرا که در غیر این صورت مدارک هویتی قانونی و حق حیات نخواهند داشت. به غیر از این موضوع، صحبت در این زمینه در رسانه‌ها به خصوص در فضایی مانند تلویزیون ممنوع است. حتی اگر قرار است فرد کوییر را نمایش دهند، او همان فردی است که قرار است مورد شوخی و خنده باقی قرار بگیرد. آیا این نوع رفتار مورد نقد قرار می‌گیرد؟ خیر. آیا به آن اعتراض می‌شود، باز هم جواب منفی است. در چنین شرایطی نمی‌توان انتظار داشت این بخش از جامعه مانند سایران زندگی طبیعی که حق آنان است را داشته باشند.»

برخی مانند پری‌سیما، که ظاهری جذاب دارند، ترجیح می‌دهند هزینه‌های زندگی خود را با استفاده از این قابلیت خود تامین کنند. او به عنوان اسکورت در کنار مردان ثروتمند قرار می‌گیرد و به مهمانی و یا جلسه می‌رود. گروهی نیز ترجیح می‌دهند از مشاغل ساده تا حرفه‌ای، را انجام دهند. «هستی»، با وجود آن که آموزش خیاطی دیده، اما هیچ وقت تلاش نکرده از آن کسب درآمد کند. این موضوع در دوره مهاجرت جدی‌تر می‌شود.

هستی، اکنون از دولت حقوق می‌گیرد و در انتظار دریافت خانه‌ای دولتی است که احتمال می‌دهد شاید ظرف ۱۰ سال آینده به او تعلق بگیرد. او سفارش می‌کند اگر کسی برای بهتر شدن شرایط قصد مهاجرت دارد، این کار را نکند، چرا که همه داشته‌هایش را از دست می‌دهد.

خانم شمس‌آرا، با تاکید بر این که به دلیل نبود سیستم حمایتی مناسب در خانواده و جامعه، آسیب‌های فرد طی زمان بیشتر می‌شود و با مهاجرت و درخواست پناهندگی، به شکل‌های دیگری خود را نشان می‌دهد می‌گوید: «فرد ترنسی که در تمام سال‌های زندگی به دلیل نبود امنیت شخصی، امکان حضور در فضاهای آموزشی و حرفه‌ای را نداشته است، به دلیل مجهز نبودن به مهارت‌های لازم برای زندگی، بعد از پناهندگی نیز در موارد بسیاری به بن‌بست می‌خورد.»

ارغوان شمس‌آرا می‌گوید: «تداوم آسیب‌های شخصی در افراد ترنس و تخریب مداوم اعتماد به نفس آنها، ذهنیت قربانی بودن را در بسیاری از این افراد تقویت می‌کند و غلبه این روایت قربانی، می‌تواند تصمیم‌گیری‌های کلیدی این افراد را به صورت منفی جهت‌دهی کند، تا جایی که حتی ممکن است در مواردی منکر بارزترین توانمندهای خود شوند.»

هستی مهاجری است که نه در ایران آرامش و امنیت داشته و نه در کانادا به دنیایی که تصور می‌کرده پا گذاشته است. می‌گوید آنقدر در همه سال‌ها آزار دیده و رنج جنسیتش را کشیده که حالا نه توان تحمل دارد و نه می‌تواند با زندگی جدید انس بگیرد.

رفتن به میانبرهای دسترسی
هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

حکم جنجالی دیوان بریتانیا درباره تعریف «زن»؛ هزاران حامی حقوق تراجنسیتی‌ها در لندن تجمع کردند

ترامپ شرکت ورزشکاران تراجنسیتی در مسابقات ورزشی زنان را ممنوع اعلام کرد

جنجال در مسابقات دو سرعت زنان؛ نخستین ورزشکار تراجنسیتی پا به میدان پارالمپیک می‌گذارد