NewsletterخبرنامهEventsمناسبت هاپادکست هاویدیوAfricanews
Loader
ما را پیدا کنید
FlipboardInstagramLinkedinTelegram
آگهی

مهدی ذاکریان به یورونیوز: ترامپ با مذاکره، دامی بزرگ در برابر ایران گشوده است

مهدی ذاکریان، دونالد ترامپ
مهدی ذاکریان، دونالد ترامپ Copyright AP Photo, Euronews
Copyright AP Photo, Euronews
نگارش از یورونیوز فارسی
تاریخ انتشار به روز شده در
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button

سفر دونالد ترامپ به کشورهای عربی خاورمیانه، حرف و حدیث‌های زیادی میان ایرانیان برانگیخت. مخالفان جمهوری اسلامی با توصیفات تحقیرآمیز ترامپ دربارۀ ناکارآمدی رژیم همدلی داشتند، اما طرفداران نظام، آن‌ها را نامنصفانه دانستند. اما به نظر می‌رسد شمار ایرانیانی که پس از این سخنرانی آه حسرت کشیدند بیشتر بود.

آگهی

با مهدی ذاکریان، استاد دانشگاه در رشته روابط بین‌الملل و کارشناس مسائل آمریکا درباره سفر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا به خاورمیانه و شانس توافق ایران و آمریکا در مذاکرات جاری گفتگو کردیم.

یورونیوز: سخنرانی ترامپ در عربستان و مقایسه‌ای که بین کارآمدی حکومت در این کشور و ایران انجام داد، به‌ویژه آن جمله‌اش که گفت «شما بیابان‌ها را مزرعه کرده‌اید ولی جمهوری اسلامی مزارع را بیابان کرده و پول مردم ایران را می‌دزدد تا خرج تروریسم در منطقه کند»، با استقبال گسترده عامه مردم ایران مواجه شد. برخی هم این توصیف را نادرست دانستند. نظر شما چیست؟

مهدی ذاکریان: حرف ترامپ کاملا دقیق بود. مشکل حکومت ایران مسئلۀ هسته‌ای و رابطه با آمریکا نیست، بلکه مشکل جمهوری اسلامی مردم ایران است.

زمانی هم که آقای پزشکیان ناظر به مسائل درونی حکومت می‌گفت ما با هم دعوا نداریم، من به ایشان تذکر دادم که دعوای شما اصلا مورد علاقۀ مردم نیست. شما به عنوان یک رئیس‌جمهوری می‌دانید که نظام سیاسی در ایران با ملت خودش آشتی نکرده و وقتی که یک حکومت با مردم خودش رابطۀ خوبی نداشته باشد، سر هر میز مذاکره‌ای بروید، شکست می‌خورید؛ برای اینکه نمایندگان کشور مقابل متوجه می‌شوند که این نظام سیاسی فقط می‌خواهد خودش را نجات دهد و به همین دلیل حاضر است هر امتیازی را بدهد. وقتی حکومت در داخل پشتوانه مردمی نداشته باشد و در بیرون هم از سوی یک قدرت بزرگ تحت فشار باشد، به ناچار در مذاکره هر امتیازی را می‌دهد.

آمریکایی‌ها دیده‌اند که نظام سیاسی ایران برای بقای خودش نفت ایران را به بهای مفت به چین و روسیه می‌فروشد و جنگ‌افزارهای خودش را هم در اختیار روسیه قرار می‌دهد. بنابراین دولت آمریکا می‌گوید چرا ما از خوان نعمت رایگان این نظام سیاسی بهره نبریم؟

آمریکایی‌ها دیده‌اند که نظام سیاسی ایران برای بقای خودش نفت ایران را به بهای مفت به چین و روسیه می‌فروشد و جنگ‌افزارهای خودش را هم در اختیار روسیه قرار می‌دهد. بنابراین دولت آمریکا می‌گوید چرا ما از خوان نعمت رایگان این نظام سیاسی بهره نبریم؟
مهدی ذاکریان

با توجه به وقایع داخل ایران و پافشاری حکومت ایران در مذاکرات بر حق غنی‌سازی، طبیعی است که ترامپ وقتی به منطقه سفر می‌کند، پیام دقیق و روشنی به حکومت ایران ارسال کند. یعنی بگوید شما یک نظام سیاسی ناکارآمد با مشروعیت اندک و توانایی بسیار محدود هستید. مدلول این پیام این است که شما در مذاکرات باید رضایت من را جلب کنید.

علاوه بر این، به کشورهای عربی منطقه هم این پیام دقیق را داد که اگر ما نبودیم، شما امنیت نداشتید. و همین طور اشاره‌ای به زمان شاه داشت.

در سال ۱۹۷۹ مردم ایران شاه را نخواستند، حالا به دلیل جوسازی و شانتاژ روشنفکران و نیروهای چپ یا نقش روحانیت و یا ناکارآمدی خود رژیم شاه. ولی مسلما شاه مردم خودش را دوست داشت و در حال آباد کردن کشور خودش بود. اما وقتی آن عوامل داخلی با یک قدرت بیگانه، مانند ایالات متحدۀ آمریکا، همسو شدند، شاه سقوط کرد.

ترامپ به نوعی این واقعه را هم به کشورهای عربی منطقه یادآوری کرد. او آمده بود با این کشورها قراردادهای میلیاردی ببندد، ولی به آن‌ها یادآوری کرد که امنیت‌تان را مدیون ما هستید. و این یک پیام برای گرفتن امتیاز از این کشورها بود.

شما گفتید عامه مردم از حرف ترامپ استقبال کردند؛ ولی این ملت ایران است که یک خرد جمعی دارد و بعد از یک تجربۀ ۴۶ سالۀ تلخِ ناشی از تغییر نظام سیاسی در سال ۱۳۵۷، از حرف ترامپ خرسند شد؛ چون شرایط اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و حتی نظامی ایران به شدت نابسامان است و ملت ایران اکنون بر این باور است که تصمیمش در سال ۵۷ نه به پیشرفت نظامی منتهی شده، نه به پیشرفت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی. بنابراین خرد جمعی ایرانی، حرف ترامپ را تایید می‌کند. ملت ایران در سال ۵۷ متوجه تاثیر مداخله بیگانه در سقوط شاه نبود. ضمنا متوجه نبود در چه شرایطی دارد چه تصمیمی می‌گیرد. الان بهای آن تصمیم را پرداخته‌ایم و همچنان داریم می‌پردازیم چون متوجه نبودیم تغییر یک نظام سیاسی و انتخاب یک نظام سیاسی دیگر، چقدر می‌تواند در شرایط کشور تاثیرگذار باشد.

سوم اینکه، مردم ایران متوجه شده‌اند که سایر کشورهای منطقه با عدم پیوند پیشرفت‌های اقتصادی و فرهنگی و تکنولوژیک با مسائل سیاسی و حفظ رابطه مسالمت‌آمیز با قدرت‌های بزرگ، به پیشرفت‌های بزرگی در منطقه رسیده‌اند که بیابان را می‌توانند تبدیل به پارک کنند اما حکومت خودشان جنگل و دریا و رودخانه و خاک و همه چیز را بر باد می‌دهد.

یورونیوز: علی شمخانی گفته است «ایران حاضر است در ازای لغو فوری تحریم‌های آمریکا متعهد شود که هیچ وقت به دنبل سلاح هسته‌ای نمی‌رود، ذخایر اورانیوم غنی‌شده‌اش را نابود کند، اورانیوم را تنها در سطح مورد نیاز برای استفاده صلح‌آمیز غنی کند و به بازرسان بین‌المللی اجازه نظارت دهد.» به نظر می‌رسد این حرف‌ پیامی از سوی کانون قدرت در نظام جمهوری اسلامی است. یعنی رهبر ایران فعلا به دلایلی نمی‌خواهد چنین حرفی بزند و این کار را به مشاور ارشدش واگذار کرده. نظر شما چیست؟

مهدی ذاکریان: نه صرفا رهبری، بلکه حرف مجموعۀ کسانی است که دارند بهره می‌برند از نظام جمهوری اسلامی.

یورونیوز: یعنی انگار جمهوری اسلامی آماده است بسیار کوتاه بیاید.

مهدی ذاکریان: بله، درست است.

یورونیوز: در این صورت، مشروعیت این نظام نزد طرفداران شش‌آتشه‌اش چه وضعی پیدا می‌کند؟

مهدی ذاکریان: یک نظام سیاسی معمولا مشروعیتش را از ملت و مردمش می‌گیرد. این مشروعیت که از دست رفته است و پیام آقای ترامپ هم ناظر به همین واقعیت بود. پیش از آن هم، چه مردم ایران چه سایر کشورها از این موضوع آگاه بودند.

حکومت ایران ادعا می‌کند متحدانی مثل چین و روسیه دارد، ولی حتی همین متحدان هم از عدم مشروعیت این نظام سیاسی مطلع بودند و به همین دلیل در تعاملاتشان با ایران، امتیازات وسیعی از جمهوری اسلامی گرفتند. البته آن‌ها متوجه بودند که حکومت ایران علاوه بر عدم مشروعیت داخلی، با عدم مقبولیت بین‌المللی هم مواجه است. یعنی ایران بابت اتهاماتی که متوجه‌اش است، از جمله همین مسئله فعالیت هسته‌ای و اتهام تلاش برای ساخت بمب اتمی، یک کشور بدنام در نظام بین‌الملل شده است. بویژه اینکه در داخل ایران هم عده‌ای گفتند چرا نباید بمب اتمی داشته باشیم؟

حمایت از گروه‌هایی که تروریستی محسوب می‌شوند نیز مزید بر علت است. به دلیل رفتارهای نظام سیاسی ایران در عرصۀ بین‌المللی و نیز در داخل کشور، کسانی منتقد جدی این نظام سیاسی‌اند و معتقدند این نظام به منظور حفظ قدرت ایدئولوژیکش مشغول فعالیت هسته‌ای است و برای حفظ ارزش‌هایش با بخش وسیعی از مردم ایران در تقابل است. حالا سوال این است که وقتی مشاور رهبری چنین پیامی به آمریکایی‌ها می‌دهد، مشروعیت این نظام چه می‌شود؟

پیروان دیدگاه‌های ایدئولوژیک و اصولگرایانه، نه فقط در ایران، بلکه در نظام‌های سیاسی مشابه، همواره در چنین شرایطی به این نتیجه می‌رسند که فعلا مهم این است که ما نظام سیاسی‌مان را نجات دهیم. یعنی می‌گویند نظام سیاسی ما در مرحله‌ای در معرض خطر قرار گرفته و بنابراین لازم است ما دیدگاه‌های خودمان را به صورت مقطعی تغییر دهیم تا در مقاطعی دیگر دوباره اهداف عالیه خودمان را دنبال کنیم. نوشیدن جام زهر و نرمش قهرمانانه هم مواردی از همین دست بوده‌اند.

فراموش نکنید مدیران همین نظام سیاسی می‌گفتند مذاکره نه شرافتمندانه است نه هوشمندانه. اما اندکی پس از تهدید مستقیم ترامپ، مذاکره آغاز شد. حتی رئیس‌جمهوری ایران که با وعده مذاکره بخش وسیعی از آرای مردم را بدست آورد و با آوردن آقای ظریف برای خودش مقبولیت ایجاد کرده بود (و شاید بیش از ۷۰ یا حتی ۸۰ درصد آرای پزشکیان مدیون حضور آقای ظریف بود که برجام را آورده بود و طرفدار مذاکره و رابطۀ مسالمت‌آمیز با دنیا است)، اما وقتی نفر اول کشور اعلام کرد مذاکره با آمریکا شرافتمندانه نیست، آقای پزشکیان گفت رهبری گفته‌اند مذاکره نمی‌کنیم و تمام. یعنی حتی به مردمی که به او رای داده بودند، پشت کرد.

یک نظام سیاسی معمولا مشروعیتش را از ملت و مردمش می‌گیرد. این مشروعیت که از دست رفته است و پیام آقای ترامپ هم ناظر به همین واقعیت بود. پیش از آن هم، چه مردم ایران چه سایر کشورها از این موضوع آگاه بودند.
مهدی ذاکریان

یورونیوز: یعنی مذاکرات فعلی ایران و آمریکا، محصول رای مردم ایران به پزشکیان نیست، بلکه محصول تهدیدات ترامپ است.

مهدی ذاکریان: بله، در واقع آقای پزشکیان به مردمی که به او بابت وعده مذاکره‌اش رای داده بودند، گفت، من فقط وقتی مذاکره می‌کنم که مقام بالادستی‌ام تصمیم به مذاکره بگیرد. اگر او بگوید نه، تمام است!

ولی یک هفته بعد، وقتی که به دولت اجازه مذاکره داده شد، آقای پزشکیان گفت مذاکره می‌کنیم ولی مذاکره‌مان مستقیم نیست. این‌ها اداهایی است که نظام‌های سیاسی برای حفظ وجهه حیثیتی خودشان در نظام بین‌المللی ارائه می‌کنند. تمام نظام‌های ایدئولوژیک و تمامیت‌خواه معمولا از این طریق عمل می‌کنند، نه بر مبنای منافع ملی و خواست ملت‌شان. پزشکیان در جریان مناظره‌های انتخاباتی دائما تاکید می‌کرد که ما باید مطابق نظر کارشناسان عمل کنیم ولی وقتی که به او گفته شد مذاکره ممنوع است، برعکس نظر کارشناسان، این رای را پذیرفت.

یورونیوز: علی شمخانی در گفت‌وگو با «ان‌بی‌سی نیوز» ضمنا گفته است «اگر آمریکایی‌ها همان‌طور که می‌گویند، عمل کنند، قطعا می‌توانیم روابط بهتری داشته باشیم و این موضوع می‌تواند در آینده‌ای نزدیک به شرایط بهتری منجر شود.» برخی از نمایندگان مجلس هم به امکان بازگشایی سفارت آمریکا در ایران اشاره کرده‌اند. به نظرتان ممکن است که تحولات ناشی از توافق احتمالی ایران و آمریکا به این جا هم برسد و پیامدهایش بسیار فراتر از برجام باشد؟ به نظرتان جمهوری اسلامی تا کجا حاضر است به تحولات تن دهد؟

مهدی ذاکریان: جمهوری اسلامی تا هر جایی که تقویت شود، به تحولات تن می‌دهد. این تحولات ممکن است بازگشایی سفارتخانه‌های دو کشور باشد، شاید هم دیدار و دست دادن روسای جمهوری ایران و آمریکا باشد، شاید هم این باشد که ترامپ بگوید من عاشق این مرد هستم! کمااینکه ترامپ با رهبر کره شمالی دیدار کرد و دست داد و گفت من عاشق او هستم، ولی این کارها هیچ حاصلی برای مردم کره شمالی نداشت. شاید سفارتخانه آمریکا در ایران باز شود ولی این‌که این بازگشایی حاصلی برای پیشرفت ایران داشته باشد، محل تامل است.

یورونیوز: آیا این احتمال وجود دارد که آقای خامنه‌ای، که به نظر می‌رسد در سال‌های پایانی عمرش است، در صدد باشد که وضع اقتصادی کشور را از طریق بهبود رابطه با آمریکا بهتر کند تا رهبر بعدی، کارش را در شرایطی آغاز کند که انگیزۀ اعتراضات مردمی کاهش یافته باشد؟

مهدی ذاکریان: اساس نگاه ایشان مبتنی بر بی‌اعتمادی به آمریکا و غرب است. البته این نگاه ایشان درست است ولی ایرادش این است که عرصه روابط بین‌الملل تنها مبتنی بر بی‌اعتمادی به ایالات متحده آمریکا نیست، بلکه مبتنی بر بی‌اعتمادی به همۀ کشورها است.

رهبران سیاسی فقط باید به منافع ملی و ملت خودشان اعتماد داشته باشند. ولی ایشان این دو قسمت اخیر را نمی‌بیند و فقط بی‌اعتمادی به آمریکا و غرب را مد نظر دارد. در دانش روابط بین‌الملل، کشورها پایه را نه بر اعتماد بلکه بر منافع قرار می‌دهند. شما نمی‌توانید بگویید من با روسیه و چین پیمان راهبردی امضا می‌کنم، ولی به آمریکا اعتماد نمی‌کنم.

لرد پالمرستون می‌گفت کشورها دوست و دشمن دائمی ندارند، منافع دائمی دارند. یعنی رهبر جمهوری اسلامی باید اساس کارش را منافع مادی ایران قرار دهد. اما برای تایید اینکه ایشان چنین نگاهی به رهبری آینده دارند، کوچکترین نشانه‌ای دیده نمی‌شود.

لرد پالمرستون می‌گفت کشورها دوست و دشمن دائمی ندارند، منافع دائمی دارند. یعنی رهبر جمهوری اسلامی باید اساس کارش را منافع مادی ایران قرار دهد. اما برای تایید اینکه ایشان چنین نگاهی به رهبری آینده دارند، کوچکترین نشانه‌ای دیده نمی‌شود.
مهدی ذاکریان

ایشان اگر بخواهد به رهبران آینده ایران توصیه‌ای بکند، فکر کنم بگوید هیچ وقت به آمریکا اعتماد نکنید؛ چون می‌تواند در تایید توصیه‌اش تجربه روابط آمریکا با شاه و معمر قذافی و غیره را مثال بزند.

دومین توصیه‌اش هم این خواهد بود که تکیه کنید بر قدرت و اقتدار داخلی خودتان، که در هنگام شورش‌ها و جنبش‌ها و اعتراضات وسیع، همانند نظام‌های سیاسی تونس و مصر و سوریه دچار اضمحلال و فروپاشی شدید و فوری نشوید.

لذا ایشان چنین می‌اندیشد که برای بعد از خودش، باید یک رهبر مقتدر دیگر ایجاد کند؛ نه رهبری که پیشرفت اقتصادی بوجود آورد که مردم سیر شوند و برگردند بگویند مرگ بر شاه!

یورونیوز: آخر الان شرایط اقتصادی ایران وخیم است و شاید رهبر جمهوری اسلامی صرفا می‌خواهد از وخامت اوضاع بکاهد.

مهدی ذاکریان: وخامت شرایط اقتصادی برای مردم، متفاوت از وخامت آن برای حکومت است. بله، ایشان الان نگران صندوق خالی است و برای رهایی از این صندوق خالی هم توصیه نمی‌کند بروید با آمریکایی‌ه توافق کنید تا این مشکل حل شود.

ایشان به عنوان رهبری نظام توصیه می‌کند که اتکا کنید به منابع داخلی؛ چون اگر بگوییم با رفع تحریم‌ها می‌توانیم مشکلات اقتصادی‌مان را حل کنیم اشتباه است؛ چراکه اگر بخواهیم به عنوان یک نظام ایدئولوژیک به کارمان ادامه دهیم، آمریکایی‌ها مسائل دیگر را مطرح می‌کنند. و اتفاقا این تحلیل آقای خامنه‌ای کاملا درست است؛ برای اینکه آقای ویتکاف در ابتدای مذاکرات گفت ما فقط می‌خواهیم ایران بمب هسته‌ای نداشته باشد اما هر چقدر که مذاکرات جلوتر رفت، شرط‌های دیگری هم برای توافق اضافه شد. ابتدا گفتند درصد غنی‌سازی باید بیاید پایین. بعدش گفتند میزان ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران باید کاهش یابد. در مرحله بعد گفتند تاسیسات فردو و نطنز باید کاملا تعطیل شوند. سپس گفتند ایران باید حمایت از گروه‌های تروریستی منطقه را متوقف کند.

یورونیوز: ولی ترامپ همه این موارد را قبل از آغاز مذاکرات اجمالا مطرح کرده بود.

مهدی ذاکریان: بله، ولی شرط ادامه مذاکرات، پرداختن به همه این مسائل نبود. در داخل ایران این اشتباه وجود دارد که ترامپ و تیمش دچار اختلاف با لابی اسرائیل شده. اصلا این طور نیست. بقای اسرائیل خط قرمز آمریکا است. اما در قبال جنگ، حرف ترامپ این است که نباید جنگ شود، اگرچه ما آمادگی جنگ را داریم.

اما با این روندی که مذاکرات جلو می‌رود، اگر هم جنگ شود، ترامپ در واقع مسئولیت جنگ را به گردن ایران می‌اندازد. یعنی می‌گوید من دیپلماسی را به کار بردم ولی ایران نخواست توافق کند. هزینه جنگ را هم تقسیم می‌کند بین سایر کشورهایی که متحد آمریکا هستند. آن کشورها باید هم در هزینه جنگ شریک باشند هم در خود جنگ. یعنی یک دام بزرگ در برابر ایران گشوده شده است که بسیار خطرناک است.

حکومت ایران اگر هوشمند باشد، اول با مردم خودش آشتی می‌کند، دوم منافع مردمش را پیش روی خودش می‌گذارد، سوم بر هر موضوعی (چه هسته‌ای چه اقتصادی چه حقوق بشری) که در راستای منافع ملی ایرانیان باشد، اصرار می‌کند تا حمایت مردم ایران را نیز بدست آورد.

در این صورت طرف‌های بیگانه مجبورند به خواسته‌های ایران احترام بگذارند چون مبتنی بر منشور سازمان ملل متحد هستند. در این صورت، ایران مذاکره را صرفا مبتنی نمی‌کند به مذاکره با ترامپ. همزمان از نقش خودش در سایر مسائل بین‌المللی بهرۀ مثبت می‌برد. مثلا در مسئلۀ اوکراین، ایران می‌تواند از رابطه مثبت خودش با روسیه برای نقش‌آفرینی مثبت در عرصۀ بین‌الملل استفاده کند. در مسئله غزه هم به همین صورت. مخصوصا الان که هنوز گروگان‌ها آزاد نشده‌اند. ایران برای حماس هزینه می‌دهد، ولی از نقش خودش بهره‌ای‌ نمی‌برد. قطر در حال بهره‌ بردن است. یا خود ترامپ بابت آزادی هر گروگان اسرائیلی، بهره می‌برد. ولی ایران هیچ بهره‌ای از روابط نزدیکش با حماس نبرده است.

همین طور در موضوعات یمن و لبنان. نفوذ ایران در بین آن جمعیت عظیم شیعیان لبنان، هیچ بهره‌ای برای منافع ملی ایران ندارد. این همه اختلاف بین آمریکا و متحدانش بر سر مسائل تجاری ایجاد شده ولی حکومت ایران هیچ استفاده‌ای از این اختلافات نکرده است چونکه مسئولین ایرانی درد منافع ملی ایران و پیشرفت ایران را ندارند. آن‌ها با مردم و با متخصصین حوزه‌های گوناگون آشتی نکرده‌اند و فقط در رویای حفظ قدرت خودشان هستند.

حکومت ایران اگر هوشمند باشد، اول با مردم خودش آشتی می‌کند، دوم منافع مردمش را پیش روی خودش می‌گذارد، سوم بر هر موضوعی، چه هسته‌ای چه اقتصادی چه حقوق بشری که در راستای منافع ملی ایرانیان باشد، اصرار می‌کند تا حمایت مردم ایران را نیز بدست آورد.
مهدی ذاکریان

یورونیوز: برخلاف نظر شما، بسیاری از تحلیلگران معتقدند تیم ترامپ به دو گروه جنگ‌طلب و مخالف جنگ تقسیم می‌شود. دیگر اینکه، ظاهرا خود ترامپ هم دقیقا نمی‌داند چه تصمیمی باید بگیرد. یعنی حدی از غنی‌سازی را برای ایران به رسمیت بشناسد یا اینکه کاملا با آن مخالفت کند؟ یعنی تیمش دوپاره است و خودش مردد. به همین دلیل بین اسرائیل و آمریکا اختلاف ایجاد شده. شما اختلاف نتانیاهو و ترامپ را چطور توضیح می‌دهید؟

مهدی ذاکریان: رابطه آمریکا و اسرائیل استراتژیک و مستحکم است، اما اختلاف سلیقه بین رهبران دو کشور همواره وجود داشته. با این‌ حال، هر دو بر این هدف هستند که ایران نباید بمب هسته‌ای داشته باشد.

اما موضوع مورد اختلاف این است که نتانیاهو می‌گوید ایران نباید حق غنی‌سازی اورانیوم داشته باشد، اما ترامپ با اینکه ابتدا بر این رای بود، الان تمایلی به پذیرش چنین حقی برای ایران نشان داده است.

آمریکایی‌ها اساسا امتیاز غنی‌سازی را به هیچ کشوری، حتی به متحدین خودشان، نمی‌دهند. سوئد حق غنی‌سازی ندارد. اورانیوم غنی‌شده را از خارج وارد می‌کند. اوکراین بعد از انقلاب رنگی و چرخش به سمت غرب، دنبال کسب حق غنی‌سازی بود ولی خانم وندی شرمن با اوکراین مذاکره می‌کرد که شما حق غنی‌سازی ندارید.

در مقدمۀ قطعنامۀ ۲۲۳۱ یک نکته ظریف حقوقی آمده و آن اینکه، غنی‌سازی امتیازی است که ما صرفا به ایران داده‌ایم. پس ایران توانسته ۳.۶۷ درصد غنی‌سازی کند، بعد از بیست سال هم میزان غنی‌سازی می‌تواند افزایش پیدا کند. فقط باید زیر نظر آژانس باشد. در برجام هم تاکید شد که این حق فقط برای ایران است.

اما برجام در شرایطی منعقد شد که ایران بازوان قدرتمند و مشروعیت داخلی بالایی داشت. در آن دوره نتانیاهو، بن‌سلمان، امارات، مخالفین داخلی و خود مدیران ایران برجام را آتش زدند و هوا کردند.

الان هم حتی اگر ترامپ شخصا و برخلاف نظر کارشناسان آمریکایی تمایل داشته باشد غنی‌سازی را برای ایران به رسمیت بشناسد، همان لابی‌هایی که شما اشاره کردید، یعنی گروه‌های جنگ‌طلب و اسرائیل و غیره، همین رویکرد را تقویت می‌کنند.

یورونیوز: پس پیش‌بینی شما این است که دولت ترامپ حق غنی‌سازی را برای ایران به رسمیت نمی‌شناسد و جمهوری اسلامی اگر می‌خواهد توافق کند، باید از این خواسته‌اش کوتاه بیاید.

مهدی ذاکریان: غنی‌سازی‌ای که ایران به طور مستقل از آن بهره‌مند باشد و در حال حاضر انجام دهد، قطعا با موافقت آمریکا مواجه نمی‌شود. یعنی ایران اگر می‌خواهد توافق کند، باید این غنی‌سازی فعلی‌اش را متوقف کند. شاید گفته شود این توقف زمانمند و مقطعی است ولی در پایان مدت توقف غنی‌سازی، ایران دوباره با بحران فشار آمریکایی‌ها مواجه خواهد شد. یعنی حقی نیست که برای ایران به صورت دائم ایجاد شود.

یورونیوز: کشورهای عربی خلیج فارس از مذاکرات منتهی به برجام راضی نبودند ولی این بار ابراز تمایل می‌کنند نسبت به توافق آمریکا و ایران. به نظرتان چرا موضعشان عوض شده؟

مهدی ذاکریان: برای اینکه این توافق در راستای منافع ایران و قدرتمند شدن ایران نیست. ایرانی که بازوانش را اسرائیل قطع کرده، ایرانی که در بدترین موقعیت قرار دارد. بنابراین، با این توافق یک ایران با یک سیستم سیاسی ضعیف به حیات خودش ادامه می‌دهد؛ نه ایرانی که تا سال ۱۹۷۹ رژیم‌های کشورهای عربی را تغییر دهد یا حفظ کند.

کشورهای عربی می‌خواهند در عین اتکا به ایالات متحدۀ آمریکا، با یک ایران ضعیف مواجه باشند که ضمنا تن به توافقی داده که مانع دستیابی‌اش به تسلیحات هسته‌ای و حتی فعالیت هسته‌ای صلح‌آمیز موفق می‌شود بلکه صرفا می‌تواند یک فعالیت هسته‌ای محدود داشته باشد. چرا کشورهای عربی از توافقی که دستاورد ضعیفی برای یک ایران ضعیف‌شده دارد، خوشحال نباشند؟ در حالی که در برجام دستاوردهای نسبتا قابل توجهی نصیب ایران شده بود و کشورهای عربی منطقه برجام را به سود آیندۀ خودشان نمی‌دیدند.

کشورهای عربی می‌خواهند در عین اتکا به ایالات متحدۀ آمریکا، با یک ایران ضعیف مواجه باشند که ضمنا تن به توافقی داده که مانع دستیابی‌اش به تسلیحات هسته‌ای و حتی فعالیت هسته‌ای صلح‌آمیز موفق می‌شود بلکه صرفا می‌تواند یک فعالیت هسته‌ای محدود داشته باشد.
مهدی ذاکریان

یورونیوز: با این حساب، وقتی جمهوری اسلامی پیشنهاد می‌دهد با عربستان و امارات و آمریکا غنی‌سازی مشترک داشته باشد، در واقع می‌خواهد از نفوذ این کشورهای عربی استفاده کند برای اینکه ترامپ غنی‌سازی در داخل خاک ایران را بپذیرد و بساط غنی‌سازی در ایران کاملا برچیده نشود؟

مهدی ذاکریان: این نوعی تحقیر ایران است. یعنی ایران آن‌قدر تحت فشار است که مجبور شده پیشنهاد غنی‌سازی مشترک با دو کشور آماتور در این زمینه را داده است.

این پیشنهاد نشان‌دهنده مخالفت شدید آمریکا با غنی‌سازی ایران است. در واقع این پیشنهاد نوعی تن دادن به عدم غنی‌سازی است، ولی قرار است فقط اسمی از غنی‌سازی زیر لوای مشارکت آمریکا و عربستان و امارات باقی بماند. هر وقت هم این سه کشور تصمیم بگیرند با ایران کار نکنند، تصمیمشان در حکم پایان غنی‌سازی ایران است. و این یعنی از دست دادن همان حقوق هسته‌ای، که در گذشته می‌گفتند باید برای ملت ایران به رسمیت شناخته شود.

چنین کنسرسیومی در زمان ریاست جمهوری احمدی‌نژاد هم قرار بود با همکاری برزیل و ترکیه شکل بگیرد که آمریکایی‌ها فورا جلویش را گرفتند و عملی نشد. این هم چیزی شبیه آن است. تازه برزیل و ترکیه کجا، عربستان و امارات کجا.

رفتن به میانبرهای دسترسی
هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

واکنش گسترده ایرانیان به سفر خاورمیانه ترامپ؛ «سیلی محکمی بر صورت بود»

ترامپ به قطر: وضعیت با ایران واقعا «خطرناک» است؛ کمک کنید

ترامپ در عربستان: اگر ایران شاخه زیتون را رد کند، چاره‌ای جز فشار حداکثری نخواهیم داشت