این واقعیت تلخ و هشداردهندهای است که رهبران قدرتهای صنعتی، گروه هفت (G7) که در کانادا گرد هم آمدند، توان یا تمایلی برای پایان دادن به جنگ ایران و اسرائیل ندارند.
یک دلیل میتواند این باشد که این نزاع، با وجود تصاویر خشونتبار و تلفات غیرنظامیان، تاکنون محدود به نبرد هوایی متقابل بوده است؛ تقابلی که پیشتر نیز دو کشور در ماههای آوریل و اکتبر گذشته تجربه کردند ولی چندان طولانی نبوده است.
اما این روزها ارتش اسرائیل مدعی است که کنترل کامل آسمان تهران را به دست گرفته و با گسترش عملیات خود به اقصی نقاط ایران، نشان داده که رویارویی سومِ ایران و اسرائیل، قدری متفاوت از دو تجربه قبلی است.
در حالی که اسرائیل از کشته شدن ۲۴ نفر طی پنج روز گذشته خبر داده و ایران اعلام کرده که تاکنون ۲۲۴ نفر جان خود را از دست دادند، هنوز کارشناسان نظامی از اطلاق عنوان «جنگ تمام عیار» به این نزاع نظامی اجتناب میکنند. چون همچنان بعید به نظر میرسد که نیروی زمینی اسرائیل و آمریکا وارد خاک ایران شوند و اقدام به تصرف این کشور کنند.
اما ورود مستقیم ایالات متحده به نبرد هوایی با ایران احتمالا تشدیگر این تنش نظامی خواهد بود؛ به طوری که میتواند جرقه وقوع جنگ جهانی سوم را بزند.
اگر بر این باور باشید که حمله مرگبار ۷ اکتبر که توسط حماس و به فرماندهی یحیی سنوار، معادل ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند در ژوئیه ۱۹۱۴ بوده که جرقه جنگ جهانی اول را زد، ممکن است وقایع اخیر را زنجیرهای از وقایع بدانید که افزون بر اسرائیل و آمریکا در حال درگیر کردن سایر کشورهای عربی منطقه و قدرتهای اروپایی است.
شاید مشابه با گروه تروریستی صرب آن زمان، حماس نیز به دنبال تحریک قدرتهای بزرگ بوده است. حماس بهطور قطع از مداخله قدرتهایی مانند ایران و روسیه در برابر اسرائیل و ایالات متحده استقبال میکند. همچنین حماس بهتنهایی قادر به پیروزی در جنگ علیه اسرائیل نیست، اما با کمک ایران و روسیه شاید بتواند اهداف خود را پیش ببرد و اسرائیل را تضعیف کند.
این سازمان تروریستی هنوز از بین نرفته اما اهداف جنگی اسرائیل گسترش یافتهاند تا با تحقیر توان دفاعی ایران بتواند به جاهطلبیهای هستهای و موشکی ایران و شاید به عمر حکومت جمهوری اسلامی نیز پایان دهند.
در این میان احتمال دارد که آمریکا وارد جنگ شود. در این صورت، ایران تهدید کرده که پایگاههای آمریکا در کشورهای حاشیه خلیج فارس را هدف میگیرد و تنگه هرمز را میبندد؛ اقدامی که در صورت وقوع، اتحاد فراگیر نیروهای اتحادیه اروپا و کشورهای عربی منطقه را علیه تهران برمیانگیزد. در چنین شرایطی، احتمال دارد روسیه و چین نیز در حمایت از ایران وارد جنگ شوند؛ ورودی که در شرایط حداقلی میتواند شامل کمک تسلیحاتی به این کشور شود.
البته دونالد ترامپ آنقدر تمایل به همکاری با روسیه دارد و آنقدر برای اجتناب از مشارکت از جنگ تلاش میکند که جز در صورت اضطرار، آمریکا را وارد میدان نمیکند.
ولادیمیر پوتین هم شاید فقط در صورتی در این جنگ دخالت کند که جمهوری اسلامی که قطعه پازلش برای حمایت دیپلماتیک و نظامی از جنگ اوکراین و حل و فصل این جنگ است، در معرض تهدید جدی قرار گیرد؛ در غیر اینصورت فعلا از افزایش قیمت جهانی نفت خرسند به نظر میرسد.
یورونیوز فارسی را در ایکس دنبال کنید
در حال حاضر، به نظر میرسد که جلوگیری اسرائیل از دستیابی جمهوری اسلامی به سلاحهای کشتار جمعی، برای ترامپ کافی و مطلوب است. در این شرایط، چندان تعجبآور نیست که او پیشنهاد داده پوتین برای صلح یا حداقل آتشبس میانجیگری کند. در حال حاضر، با همین منطق، دلیلی وجود ندارد که کشورهای عربی یا ترکیه در قالب ناتو بخواهند در این درگیری مداخله کنند.
در نتیجه، گروه هفت این هفته بیانیه مبهمی را صادر خواهد کرد که تنها خواستار کاهش تنش است و تأثیر چندانی بر نزاع نظامی اسرائیل و ایران نخواهد داشت و نبرد هوایی میان ایران و اسرائیل همچنان ادامه خواهد یافت.