آژانس بینالمللی انرژی اتمی و آزمون استقلال در قبال ایران

عابد اکبری، کارشناس مسائل بینالملل طی یادداشتی برای میزان به سیاسیکاری آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قبال ایران پرداخت.
متن این یادداشت را در ادامه میخوانید:
نشست اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بار دیگر صحنه بروز تنش میان منطق فنی و ملاحظات سیاسی شد؛ قطعنامهای که با محوریت سه کشور اروپایی و تحت حمایت آمریکا ارائه شد، نه صرفا یک اقدام فنی در راستای شفافسازی، بلکه گامی دیگر در مسیر فشار سیاسی به جمهوری اسلامی ایران بود؛ فشاری که نشانههای آن بیش از آنکه در گزارشهای فنی آژانس مشهود باشد، در مواضع سیاسی و رسانهای طرفهای غربی بروز یافته است.
در حالیکه ایران از جمله معدود کشورهای در حال توسعهای است که برنامه صلحآمیز هستهایاش تحت شدیدترین نظارتهای بینالمللی قرار دارد، تداوم اعمال فشار از طریق سازوکارهای آژانس، تردیدهای جدی را درباره استقلال این نهاد برمیانگیزد.
سوال اساسی این است که اگر آژانس قرار است صرفا بر مبنای دادههای فنی و تعهدات پادمانی عمل کند، چرا بار دیگر شاهد ارجاع گزینشی برخی موضوعات به شورای حکام هستیم؟
چرا زمانی که طرفهای غربی بهویژه آمریکا بهصورت رسمی و مکتوب، تعهدات خود را در برجام نقض کردند، واکنشی درخور از آژانس مشاهده نشد؟ این خلأهای رفتاری، اعتبار نهادهای بینالمللی را در عرصهای که باید تابع دقت علمی و بیطرفی کامل باشد، مخدوش میکند.
واقعیت آن است که استفاده ابزاری از آژانس، پدیدهای تازه نیست؛ از سالهای ابتدایی دهه ۱۳۸۰، پرونده هستهای ایران همواره میان دوگانگی «فناوری بومیشده» و «فشارهای ژئوپلیتیک» در نوسان بوده است. هرگاه مسیر گفتوگوها به نتیجه نزدیک شده، همزمان سازوکارهای فشار نیز فعال شدهاند؛ از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت گرفته تا تصویب قطعنامههای هشداردهنده در شورای حکام، همگی نشانههایی از روندی هستند که در آن، نهادهای فنی به ابزاری در دست دیپلماسی سلطهطلبانه تبدیل میشوند.
- بیشتر بخوانید:
- بقایی: عملکرد آژانس بیطرفانه نیست
- کمالوندی: اقدام در برابر اقدام، همکاری در مقابل همکاری/ غربیها دنبال بهانه برای فعال کردن مکانیسم ماشه هستند
بررسی محتوای قطعنامه اخیر نیز نشان میدهد که هیچ داده فنی جدید یا کشفی تعیینکننده، مبنای این اقدام نبوده است. تمرکز بر مکانهای موسوم به «اعلامنشده» و تکرار پرسشهای پیشین، در شرایطی که ایران پاسخهایی فنی و رسمی به بسیاری از این پرسشها ارائه کرده، نشان میدهد که هدف نهایی این روند بیش از آنکه رفع ابهام باشد، افزایش فشار و القای بیاعتمادی است.
در چنین شرایطی، حفظ چارچوب همکاریهای فنی مستلزم آن است که آژانس، استقلال حرفهای خود را از ملاحظات سیاسی جدا سازد و از تبدیلشدن به ناظر جانبدار و مأمور فشار خودداری کند.
نکته نهایی آنکه جمهوری اسلامی ایران، همچنان بر تعهدات پادمانی خود پایبند بوده و در عین حال هشدار داده است که هرگونه تداوم رویکرد گزینشی و غیرفنی از سوی آژانس، میتواند بر دامنه همکاریها تأثیرگذار باشد.
نهادهای بینالمللی زمانی میتوانند ضامن صلح و ثبات باشند که اصول بنیادین انصاف، توازن و بیطرفی را قربانی اهداف سیاسی نکنند؛ نشست شورای حکام، آزمون دیگری برای سنجش میزان وفاداری آژانس به همین اصول بود؛ آزمونی که نتایج آن، بیش از آنکه به اعتمادسازی کمک کند، بر پیچیدگی معادلات افزود.
انتهای پیام/