گروهی از این رودها به سوی بصره و گروهی به‌سوی مذار [شهری بین واسط و بصره] روانند و سپس همه آن‌ها به دریای پارس می‌ریزند. ابن‌خردادبه، المسالک و الممالک

قدیمی

همشهری آنلاین: «خلیج فارس» از آن نام‌هایی نیست که دستاویز مطامع و منافع هرکس و ناکس شود. این نام شرف دارد. حرمت دارد. باید به احترام و احتشام‌اش، هرجا که شنیده می‌شود، تمام‌قد بایستیم و کلاه از سر برداریم و تعظیم و تکریم‌اش کنیم. «خلیج فارس» تنها نام یک پهنه آبی نیست. پیشینه‌ای به بلندای تاریخ بشر در پسِ پشت خود دارد. برای همین هم هست که نباید و نشاید که دست‌مایه و دست‌خوش سیاست‌بازی‌هایش کرد. اما مبدأ و منشأ این تخم کینه و فتنه را باید در پان‌عربیسم جست‌وجو کرد و سراغ گرفت که از دهه شصت میلادی یعنی حدود شش‌دهه پیش آغاز شد. مدام و مداوم آن‌قدر خواندند و گفتند و تحریک و تهییج کردند که لقلقه زبان دولت‌های نوبنیاد و تازه‌به‌دوران‌رسیده عربی شد و ترغیب و تشویق‌شان کرد تا تاریخِ نداشته‌شان را با آن سروشکل دهند. دراین‌میان البته جدایی بحرین از ایران هم بر آن دامن زد و وهم برشان داشت که تمام این حوزه آبی عربی است. اما آنان هرچه کنند نمی‌توانند تاریخ را تغییر دهند و تحریف و تجعیل کنند. آن‌قدر نقشه و سند و روایت و حکایت وجود دارد که کتمان‌پذیر نیست، هرچند تمام توش و توان خود را مصروف و مشغول کرده‌اند و پول خرج رسانه‌هایشان کرده‌اند و می‌کنند تا در غیبت و غیاب سیاست‌مداران ایرانی هرقدر می‌خواهند با افکار عمومی جهان بکنند.

دریایی که از پارس می‌رود*
شرح عکس: نقاشی ژان باتیست اوژن فلاندن، نقاش، معمار، خاورشناس و سیاستمدار فرانسوی؛ اسکله بندر بوشهر در خلیج فارس و بناهای اطراف آن در عهد محمدشاه قاجار

اما مگر می‌شود شهادت زکریا بن محمد بن محمود قزوینی در «عجایب‌المخلوقات و غرائب‌الموجودات» و «آثارالبلاد و اخبارالعباد»، ابن‌حوقل در «صورﺓالارض»، ابن‌بلخی در «فارسنامه»، شرف‌الزمان طاهر مروزی در «طبایع الحیوان»، ابوعبدالله ادریسی در نزهة‌المشتاق فی اختراق‌الآفاق؛ یاقوت رومی در «معجم‌البلدان»، ابوالفداء در «تقویم‌البلدان» شهاب‌الدین نویری در «نهایت‌الادب فی فنون‌العرب»، ابن‌وردی در «حزیدة‌العجائب و فریدة‌الغرایب»، ابن‌بطوطه در «تحفة‌النظار فی غرائب‌الامصار و عجائب‌الاسفار، شمس‌الدین دمشقی در «نخبة‌الدهر فی عجائب‌ البر و البحر»، حمداللّه مستوفی» در نزهة‌القلوب، اصطخری در «صورالاقالیم» و «مسالک‌الممالک»، ابن‌خردادبه در «المسالک ‌و الممالک» و علی بن حسین مسعودی در «مروج الذهب و معادن‌الجوهر» و «التنبیه و الاشراف» را که از «بحر فارس» یا «دریای پارس» نام برده‌اند، حاشا کرد. تازه این‌ها، فهرستی مختصر از تاریخ‌نگاران و جغرافی‌دانان مسلمانِ ایرانی و عرب است که اشاره به هریک از آن‌ها، برای خاموش کردن مدعیان کفایت است.

افزون‌براین‌ها، «مارکوپولو» و «پیترو دلاواله» ی ایتالیایی، «دُن گارسیا دوسیلوا فیگوئروا» و «کلاویخو» ی اسپانیایی، «یاکوب ادوارد پولاکِ» اتریشی، «سِر جان مالکوم»، «جیمز موریه»، «سِر پرسی سایکس»، «ادوارد براون» و «لرد کرزنِ» انگلیسی، «کنت دو گوبینو»، «ژان دیولافوا»، «ژان باتیست تاورنیه» و «ژان شاردنِ» فرانسوی، «اسکار فُن نیدرمایر»، «ویپرت بلوشر»، «انگلبرت کمپفر» و «کارستن نیبورِ» آلمانی، «چریکف» و «کاساکوفسکیِ» روسی، «جان ویشارد» و «ساموئل ویلسنِ» آمریکایی، «گرگوریو پریدا فیدالگو» ی پرتغالی و «یوشیدا ماساهارو» ی ژاپنی را باید نام برد که طی دوران صفوی تا روزگار قاجار به ایران آمدند و در سفرنامه‌هایشان مطلقاً از «خلیج فارس» یاد کردند.

اما درد و دریغ که داعیه‌داران چشم‌ها و گوش‌هایشان را بسته‌اند و کماکان و هم‌چنان بر طبل دروغ‌ورزی و نفرت‌پراکنی و دشمن‌تراشی می‌کوبند و تغافل و تجاهل می‌ورزند ولی نمی‌دانند یا نمی‌خواهند بدانند و خود را به خواب زده‌اند که این خاک و خطه جز با نام «خلیج فارس» در هیچ‌جای جهان شناخته شده نیست و پوچ و پوک می‌پایند.

*از کتیبه داریوش هخامنشی

کد خبر 945561
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار گزارش

بیشتر

دیدگاه خوانندگان امروز

بیشتر

پر بیننده‌ترین خبر امروز

بیشتر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha